همچون پروانهاي در پيله
به شوق پرواز و خروج از زندان
پرواز به آسمان زيبايي و خيال
پرواز به اوج پروانگي
پرواز به زيبايي و کمال
پرواز در اوج آسماني آبي
بالهاي ظريف خويش را
با تمناي وصال آسمان
در زندان پيله سعي در آزادي
آزادي از زنداني دنيايي
زنداني که رهايي در پيش دارد
رهايي پروانه
پروانه تقلا ميکند
بالهاي خويش را به حرکت درآورده
زنداني که خود ساخته
زنداني که پر و بالش را بسته
و پروازش را به تأخير انداخته
اما پروانه پروانگي ميطلبد
و پروانه يعني زيبايي و پرواز
پرواز با بالهايي زيبا و رنگارنگ
پرواز به آسمان آبي و پاک
پروانه پيله را با سعي خويش
بيمحابا با يورش بالهاي خود
به لرزه درميآورد
و در نهايت اين پروانه است
که پيروز ميدان است
و اين برايش معنا دارد
معناي پرواز و آزادي
پروانه زندان را ميشکافد
بال ميگشايد به سوي آسمان
حالا پروانه است و آسمان
با بالهايي زيبا و رنگارنگ
بالهايي ظريف و لطيف
بالهايي به زيبايي طيف رنگينکمان
زمين را ترک ميکند
و به سوي آسمان پرواز ميکند
هوا را ميشکافد و به پيش ميرود
حالا پروانه به آرزوي خود
آرزوي پرواز و آزادي
آرزويي که انتظارش را ميکشيد
دست يافته است
پروانهاي زيبا در آسمان آبي
زيبايي آسمان را دوچندان کرده
پروازي زيبا و هوسانگيز
در انتظار پروانه است
پروانه پروانگي ميخواهد
و حالا پروانگي در پيش است
و او به خواسته خود رسيده است
به زيبايي هرچه تمامتر پر ميگشايد
آسمان را ميشکافد
زمين را زير بال ميگذارد
و به سوي رؤياهاي زيباي خود
پر ميگشايد
پروانه زيباست
اما با پرواز
پروانه بيپر و بال و زنداني
نه زيبايي دارد و نه طيف زيباي رنگها را
ولي آسمان و پرواز
زيبايي پروانه را صدچندان ميکند
ما نيز همچون پروانه
بايد پيله و قفس خويش شکسته
و پرواز کنيم
به سوي زيباييها
به سوي آسمان پاک و زيبا
قفس تن بشکنيم و رهايي يابيم
قفس نفس تباه کننده
قفس گناهان خويش را
با سعي و کوشش
و با دست و پا زدن به سوي زيبايي
به سوي پروانگي و پرواز
براي پرواز در آسمان خيال و رؤيايي
که اين منتهاي آرزوي ماست
پروانه زيباست
پس ما نيز همچون پروانه
فقط پروانگي کنيم
گوناگون...